دیر آمدی تا قد کشیدم

با خاطراتی از تو در سر

دیر آمدی از باد و باران

دیر آمدی ! سرباز آخر ...


عبدالجبار کاکایی - با صدای فریدون آسرایی



سرباز


حرف گلوله آخرین حرفه
پاداش کشتن آفرین میشه
از بس که بی قانونه این بازی
قانون این بازی همین میشه

شاه تو جنگ با هر لباسی هست
دنیاشُ واسه دین نمی بازه
جنگ آخرش هرچی میخواد باشه
بازنده ی این بازی سربازه

این بازی رو بد چیدن از اول
چش بسته کشتن تنها رات میشه
تو جنگ همیشه جای شاه امنه
سربازه که هی کیش و مات میشه

حتا خدا بازی نبود وقتی
اسلحه ی تو دست خدا میشد
تردید و باور ، جنگ یا سازش
اینجا مسیراشون جدا میشد

بیست و دو ساله میگذره حالا
راهی واسه آغاز پیدا کن
جای وزیر و شاه هنوز امنه
جایی واسه سرباز پیدا کن

پیروز باشید

امیرحسین - پاییز 1390

پ ن : کارگاه ترانه : چهارشنبه هر هفته ساعت 16 با حضور عبدالجبار کاکایی و بهروز یاسمی . میدان قزوین - خیابان هلال احمر (گمرک) سالن پردیس سینمای رازی .
پ ن : از بلاگفا خواهش میکنم آدرس سایتشو از "blogfa" به "ذمخلبش" تغیر بده ... بدجوری رو اعصابه !

پ ن : ما بسیاریم ....